چادر

ساخت وبلاگ
9 ماه قبل از تولد...در دریایی از آب بودیمبعد از تولدبرای زندگی در محیطی پر از هوا هستیمبعد از مرگ میان خروار ها «خاک» خواهیم خفتپروردگارا؛یاریمان نما تا این چرخه را با «آتش» به پــــــایـــــــــان نــــــــرســــــانـــــــیــــــــــم ...❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤یا حمید به حق محمدیا عالی به حق علییا فاطر به حق فاطمه یا محسن به حق الحسنیا قدیم الاِحسان به حق الحسین❤❤❤❤❤❤❤❤الآن اگر ملکوت الموت سر رسدو تو را به عالم باقی فراخواند،هر چند با شهادت،آمــــــــاده ای؟؟؟❤❤❤❤❤❤❤❤●ﺧﺪﺍﯾﺎ !❣ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺗﺸﮑﺮ !❣ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺩﯼ ﺗﻔﮑﺮ !❣ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺗﺬﮐﺮ ! چادر...ادامه مطلب
ما را در سایت چادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekfereshtenaz بازدید : 113 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 15:01

داشتم فکر میکردم اگه بازیگر میشدمبه بازیگر موفقی تبدیل میشدمچون بازیگرا یه آدم دیگن اما تظاهر میکنن آدم دیگه ای هستنحالت بد باشه و تظاهر کنی به خوب بودن...خیلی سخته همه چیو بفهمی ولی خودتو به نفهم بودن بزنیخیلی سخته تو چشمات نگاه کنن دروغ بگن تو بفهمیکه دروغه اما سکوت کنی و لبخند بزنیسخته هیچکس درکت نکنه سخته هیچکس نفهمتتهمو رو درک کنی حال همه رو خوب کنیولی وقتی خودت حالت بد باشه کسی نباشه که حالتو خوب کنهحالت بده ولی وقتی میبینی یکی از دوستات حالش بدههرچی خل و چل بازی در میاری تا اون بخنده و غم خودتو زیرلبخند های الکیت پنهان میکنیسخته همه فکر کنن تو خیلی شادی ولی درونت چیز دیگه ای باشه..خیلی سخته با دیگران گرم و صمیمی دیگران با تو سرد و بی احساس... چادر...ادامه مطلب
ما را در سایت چادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekfereshtenaz بازدید : 91 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 15:01

9 ماه قبل از تولد...در دریایی از آب بودیمبعد از تولدبرای زندگی در محیطی پر از هوا هستیمبعد از مرگ میان خروار ها «خاک» خواهیم خفتپروردگارا؛یاریمان نما تا این چرخه را با «آتش» به پــــــایـــــــــان نــــــــرســــــانـــــــیــــــــــم ...❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤یا حمید به حق محمدیا عالی به حق علییا فاطر به حق فاطمه یا محسن به حق الحسنیا قدیم الاِحسان به حق الحسین❤❤❤❤❤❤❤❤الآن اگر ملکوت الموت سر رسدو تو را به عالم باقی فراخواند،هر چند با شهادت،آمــــــــاده ای؟؟؟❤❤❤❤❤❤❤❤●ﺧﺪﺍﯾﺎ !❣ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺗﺸﮑﺮ !❣ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺩﯼ ﺗﻔﮑﺮ !❣ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺗﺬﮐﺮ ! چادر...ادامه مطلب
ما را در سایت چادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekfereshtenaz بازدید : 97 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 15:01

گردان پشت میدون مین زمین گیر شد ، چند نفر رفتن معبر باز کنن … 15 ساله بود ، چند قدم که رفت برگشت ، گفتن حتما ترسیده … پوتین هاشو داد به یکی از بچه ها و گفت : تازه از گردان گرفتم ، حیفه ، بیت الماله و پا برهنه رفت !   چادر...ادامه مطلب
ما را در سایت چادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekfereshtenaz بازدید : 99 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 14:47

تقدیم به پدربزرگی که ندارم …  میان تمام نداشتن ها دوستت دارم …شانس دیدنت را هر روز ندارم …ولی دوستت دارم…وقت هایی که روحم درد دارد و میشکند شانه هایت را برای گریستن کم دارم…ولی دوستت دارم…وقت دلتنگی هایم , آغوشت را برای آرام شدن ندارم …ولی دوستت دارم چادر...ادامه مطلب
ما را در سایت چادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekfereshtenaz بازدید : 112 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 14:47

هَر چه میخواهد دٍل تـَنـگـت….     ســــاکـــت!     کسی دَرک نَخواهد کرد….. خیلی بده احساس کنی مثل شمعی !فقط وقتی برق رفت می آیند سراغتو بعد با یک فوت خاموشت میکنند چقدر سخته دلتو بشکوننغرورتو بشکوننو تو بخوای حداقل بغضتو سالم نگه داری اما نتونی چادر...ادامه مطلب
ما را در سایت چادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekfereshtenaz بازدید : 104 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 14:47

داشتم فکر میکردم اگه بازیگر میشدم به بازیگر موفقی تبدیل میشدم چون بازیگرا یه آدم دیگن اما تظاهر میکنن آدم دیگه ای هستن حالت بد باشه و تظاهر کنی به خوب بودن... خیلی سخته همه چیو بفهمی ولی خودتو به نفهم بودن بزنی خیلی سخته تو چشمات نگاه کنن دروغ بگن تو چادر...ادامه مطلب
ما را در سایت چادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekfereshtenaz بازدید : 91 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 14:47

    در قدیم فانوس یک ظرفی بود مسی و یک پارچه شمعی که نور پس میداد در اطرافش بود شمع را در داخل آن می گذاشتند و بعد روشن میکردند حال اگر باد میوزید شمع خاموش نمیشد اما اگر شمعی بیرون بود همین که نسیمی میوزید خاموش میشد زن شمع و این حجاب چون فانوس است روشنی شمع همیشه به فانوس است فانوس برای حفظ روشنایی اوست و زندان نیست چادر...ادامه مطلب
ما را در سایت چادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekfereshtenaz بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت: 19:14

با سلام..... ماجرایی که میخوام براتون تعریف کنم مربوط میشه یه پسر جوونی که حکم اعدامش صادر شده بود به جرم تجاوز به یک دختر جوان! و یکی از دوستان در طی مصاحبه ای که با عاملان این ماجرا داشتند این ماجرا رو برام تعریف کرده بودند و من هم امروز این ماجرا رو کوتاه برای شما تعریف میکنم و یه نقد کوتاه هم بر این ماجرا خواهم داشت! این پسر که حالا طناب دار رو روز به روز به خودش نزدیک تر می دید ، علاوه بر تجاوز  چند ضربه چاقو هم به دختر زده بود و آخر سر در بیابانی رها کرده بود! ( معجزه اصلی زنده موندن این دختر بود!) وقتی این پسر دستگیر شده بود و در مصاحبه ای که با او داشتند در جواب این سوال که چرا اون دختر رو برای تجاوز دزدیدی؟ جواب داده بود که: " طبق معمول و عادت روزانه گوشه خیابون بودم که دیدم او با مانتوی تنگ و کوتاه و آرایش غلیط از نزدیکی ما رد شد و برق این همه زرق و برق چشامو کور کرد و عقل و هوشمو با هم برد،همین امر باعث شد تا.................." ( دزدی و تجاوز و چاقو زدن هم بقیه ماجرا! ) و وقتی این علت رو به دختر گفته بودن: اون با دستپاچگی گفته بود که : " به فرض من اینطور لباس پوشیده بودم ، اون که نباید به صرف لباسم تحریک بشه و مثل یه حیوون باهام رفتار کنه!! خوب تا اینجای ماجرا رو همگی متوجه شدید ! حالا یه سوال؟ رفتار حیوانی یعنی چه؟ من اینطور تعریفش میکنم:  هر رفتاری که بدون اندیشیدن و ب چادر...ادامه مطلب
ما را در سایت چادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekfereshtenaz بازدید : 88 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1396 ساعت: 3:45

   دختر محجبه ای با ظاهر ساده از خیابان می گذشتپسرکی گستاخ از پیاده رو داد زد و به او گفت : چطوری سیبیلو؟! دخترک با خونسردی کامل تبسمی کرد و گفت: وقتی تو ابرو برمیداری مو رنگ میکنی و گوشواره میزاری منم مجبورم سیبیل بزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نکنه!!!           چادر...ادامه مطلب
ما را در سایت چادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yekfereshtenaz بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1396 ساعت: 21:39